این روز ها با سر زبان افتادن ارز دیجیتال بیت کوین بیش از هر چیز دیگری شبکه ای که این ارز بر مبنای آن توسعه یافته است مورد توجه قرار گرفته. این شبکه که بلاکچین ( زنجیره بلوک یا Blockchain) نام دارد شاید یکی از عجیب ترین اختراعات نرم افزاری بشر باشد.
بلاکچین را نمی توان یک شبکه در نظر گرفت بلکه یک فناوری با کاربرد های بسیار گسترده است. این را من نمی گویم بلکه تبلیغاتچی های این فناوری برای این مسئله داد و فریاد می کنند. اصولا فناوری های جدید همیشه قرار نیست که کار ها را راحت تر کنند یا باعث رشد و تعالی نوع بشر شوند. فناوری بلاکچین یا زنجیره بلوک به نظر یک پروژه موفق در حوزه مالی باشد تا یک فناوری همه گیر و جهانی که قرار است زندگی ما را تغییر دهد. هنگامی که از دور به این فناوری نگاه می کنید با خود می گویید که این همان فناوری برتر است که قرار است دموکراسی واقعی را در سطح جهانی پیاده سازی کند اما اگر درون این فناوری را جست و جو کنید بجز چند ایده جذاب ( که تنها ظاهر جذابی دارند) چیز دیگری نخواهید یافت.
قبول دارم که ارز دیجیتالی مانند بیت کوین یا حتی اتریوم بر پایه این فناوری بوده است و بسیار هم موفق عمل کرده اند اما در دیگر حوزه ها چطور؟ مثلا می توانید یک پیام رسان خصوصی بر پایه زنجیره بلوکی نام ببرید؟ چیز هایی مانند دفاتر کل توزیع شده اساسا با مقوله حریم خصوصی ارتباط خوبی ندارند. با یک دید ساده انگارانه، بلاکچین قرار است حریم خصوصی ما را ارتقا دهد، اما دقیقا برعکس این اتفاق در حال رخ دادن است. حریم خصوصی چیزی فراتر از بلاکچین طلب می کند، یک سیستم با داده های باز و یا خصوصی که هر فرد بتواند دسترسی دیگر افراد حتی دولت ها را به داده های خودش کنترل کند. امروزه داده های ارزشمند هستند و ما نمی خواهیم که ثروتمندان و یا دولت ها از این داده ها بر علیه خودمان سو استفاده کنند.( اگر فکر می کنید حریم خصوصی در ایران مورد توجه نیست، داستان فیلترینگ تلگرام و استفاده از پیام رسان های داخلی را به خاطر بیاورید).
فناوری هایی که نمیشناختیم
مسئله مهمی که در مورد فناوری های جدید وجود دارد این است که ابتدا فناوری ها عرصه می شوند و سپس شرکت های بزرگ بر روی آن ها سرمایه گذاری می کنند. اگر این فناوری ها واقعا در جامعه مورد نیاز باشند و بتوانند یک مشکل را از زندگی افراد کم کنند یا به بهبود وضع زندگی کمک کنند، جامعه ز این فناوری ها استقبال می کنند و آن ها را در زندگی خود به کار می گیرند. اما در اینجا یک مشکل اساسی برای بلاکچین وجود دارد و آن هم این است که شرکت های بزرگ فناوری به سمت استفاده از فناوری بلاکچین حرکت نمی کنند و حتی برای سرمایه گذاری هم این فناوری را مناسب نمی بینند. البته قبول دارم که این فناوری در حوزه مبادلات مالی بسیار موفق عمل کرده است اما در دیگر حوزه ها حرفی برای گفتن ندارد. فرض کنید در سال 1900 میلادی هستید و یک دانشمند موفق به کشف سوخت برای موشک ها بشود. این دانشمند و طرفداران آن ادعا می کنند که این سوخت همانطور که موفق شده است موشک ها را از جو زمین خارج کند می تواند در زندگی روزمره هم کاربرد داشته باشد. یعنی می خواهند مثلا در خودرو ها بعد از این به جای سوخت معمولی از سوخت موشک استفاده شود. نتیجه کاملا مشخص است: خودرو ها اگر از سوخت موشک استفاده کنند از نظر تئوری قطعا سرعت بیشتری خواهند داشت ولی از نظر عملی استفاده از سوخت موشک در خودرو ها ممکن نیست. فناوری زنجیره بلوک همان سوخت موشک است که یک عده سعی دارند این فناوری را در تمام شئون زندگی بشر که مرتبط با انتقال داده می شود به کار بگیرند اما تجربه به خوبی نشان داده است که چنین چیزی تا به امروز ممکن نشده است.
وقتی منظور DLT است
هنگامی که با بیشتر افراد موافق با حضور بلاکچین در تمام عرصه های زندگی مجازی صحبت می کردم بیشتر پس از مدتی در بحث به جای توضیح ساختار زنجیره بلوک به توضیحات در رابطه با ساختار دفتر کل توزیع شده می پرداختند. مشکل اصلی آن ها با بلاکچین دقیقا بر سر مسئله مقیاس پذیری بود. یعنی هنگامی که به مسئله مقیاس پذیری در بلاکچین می رسیدیم، شروع به توضیح درباره فناوری DLT می کردند.اگر بخواهیم مثال سوخت موشک را در نظر بگیریم، فناوری دفتر کل توزیع شده همانند فناوری سوخت است که شامل انواع بسیاری از آن می شود مانند سوخت خودرو ها، سوخت مایع موشک ها و هزاران سوخت دیگر که در مکان مخصوص خود قابل استفاده هستند. بیایید فرض کنیم که بلاکچین فناوری خوبی است، اما اکنون می بینیم که فناوری های دیگری برپایه دفتر کل توزیع شده هستند که در حال پیاده سازی برای اینترنت اشیا می باشند؛ مانند تنگل (Tangle).
بلاکچین هم می تواند خوب باشد
درست است که در متن بالا سعی کردم به صورت انتقادی به این فناوری نگاه کنم اما باید اعتراف کنم که این فناوری در بازار های مالی می تواند بسیار پر کاربرد و نوین باشد. وجود سیستم های عقب افتاده و تحت نظر و حمایت دولت ها، می تواند یک احساس نیاز در انسان به وجود آورد، نیاز به آزادی. بلاکچین در حوزه ی امور مالی مانند انقلاب کبیر فرانسه است. این انقلاب می تواند پیش زمینه ای برای تمام انقلاب های پس از خودش باشد، انقلاب هایی که آزادی عمل و راحتی بیشتر برای ما به ارمغان می آورند. واحد پولی مانند بیت کوین هم اکنون از ارزش بالایی برخوردار است که این خود نشان دهنده ارزشمند بودن این فناوری است اما نباید فراموش کنیم که اگر حتی این فناوری در مبادلات مالی موفق است، نمی تواند در بقیه مسائل هم همانقدر موفق باشد.